زیان های سوء تغذیه (قسمت دوم)

به گزارش وبلاگ نت مالزی، بد خوری به معنای استفاده نابه جا از غذاها یا جایگزینی غیرلازم و زیان آور غذاهاست.

زیان های سوء تغذیه (قسمت دوم) کم خوری و فقر غذایی پدیده ای تاریخی است که تا اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 وجود داشت. در قرن بیستم، و در جنگ های جهانی، سوء تغذیه ناشی از فقر و جنگ، مسائلی عدیده ای مانند اختلال های گوارشی، شیوع امراض مسری، ضعف عمومی، فقر آهن، هپاتیت، پوکی استخوان (مصرف زیاد پروتئین نیز پوکی استخوان می آورد) و لاغری مفرط را پدید آورد.

فقر مالی و تغذیه ای، تأثیر زیادی نیز بر فراوری و کارکرد ویتامین ها می گذارد. بدن انسان بر خلاف بسیاری از حیوانات نمی تواند همان اندازه اندک ویتامین ها را خود تأمین کند و باید از خارج وهمراه با غذاها تهیه نماید. بعضی از افراد خاصیت ازدیاد طول عمر به ویتامین E و ویتامین C داده اند. فی المثل توکوفرول مانند آهن مقوم سیستم خونی است و از تومور بدخیم جلوگیری میکند. گیاه خواران به دلیل مصرف زیاد از عوارض مصونند.

کمبود ویتامین C، خونریزی زیرجلدی، خونریزی لثه ای، افتادن دندان ها، ضعف عمومی، کم خونی، نارسایی قلبی و نرمی استخوانها را به وجود می آورد. پدیده هایی مثل خونریزی ها، ضعف، نارسایی قلبی و اختلال های استخوانی، همه عوامل خطرزایی برای کوتاهی عمر هستند. امروزه در جوامع فقیر، بیماری هایی مثل اسکوربوت (کمبود شدید ویتامین C) و بری بری (کمبود ویتامین های گروه B خصوصا ,B) که عمدتا ناشی از سوء تغذیه شستند، لطمات انسانی زیادی را فراهم می سازد.

بدخوری پدیده تغذیه نامناسب و نابهنجار است که موارد پرخوری و کم خوری را نیز در بر می گیرد. اما در مجموع به معنای استفاده نابه جا از غذاها یا جایگزینی غیرلازم و زیان آور غذاهاست. در این جایگزینی معمولا اشخاص در مورد موادی که ضروری است تفریط می کنند، و بعضی موارد در مورد مواد غذایی غیرلازم افراط می ورزند. ادله افراط و تفریط در تغذیه، عمدتا در دو مقوله مالی، و تمایل زیستی می گنجد. از بعد مالی درصدی از جامعه به دلیل فقر و نیازهای عایدیی، عمدتا غذاهایی انتخاب میکنند که ساده و کم هزینه تر باشند. در این حالت معیار انتخاب بودجه خانواده است نه نیازهای واقعی و حسابگرانه. این شرایط معمولا خانوار را به سمت غذاهای گیاهی مانند نان، سیب زمینی، ذرت، شکر، روغن نباتی و حبوبات راهنمایی میکند. این غذاها گر چه اصلی هستند، اما به دلیل ساختار همه چیز خواری تغذیه انسان، برای انسان ها کافی نیستند.

عایدیهای مکفی خانوارها، ابتدا مصروف غذا می گردد، از این رو هنگام ترکیب با تمایلات آدمی، افراد به سمت تناول هر چه بیشتر پیش می فرایند و گرفتار اپیدمی پرخوری می گردند. در شرایط عادی تغذیه، حدود 20 تا 25 درصد کالری مورد نیاز روزانه باید از چربی ها تأمین گردد. لذا برای یک جیره 3000کالری حدود 66 تا 83 گرم چربی مورد نیاز خواهد بود و هرگاه نیاز به انرژی افزوده گردد 30 تا 35 درصد انرژی کل از چربی ها حاصل خواهند شد.

پروتئین ها معمولا در رژیم های غذایی کاملا متعادل 10-15 درصد انرژی تام را تأمین می کنند. اهمیت لزوم پروتئین ها در رژیم غذایی به آن دلیل است که سلول ها از این ترکیبات تشکیل یافته اند و در عمل نوسازی به آن ها نیاز دارند.حال اگر بپذیریم که خمیدگی زودرس و پیری عمدتا ناشی از مرگ سلولی اعضا و جوارح است، به اهمیت دوام، قدرت و نوسازی سلولها پی خواهیم برد. حدود نیمی از انرژی بدن از کربوهیدرات ها (قندها) تأمین می گردد (افراد مرفه حدود 40 درصد، افراد فقیر تا 90 درصد) در رژیم 3000 کالری، در روز حداقل 150 گرم مواد قندی - اعم از نشاسته ها و قندهای گیاهی و صنعتی - ضرورت دارد.

پروتئین ها (حیوانی و گیاهی) با توجه به حجم کمتر آنها، نسبت به لیپیدها و گلوسیدها اهمیت بیشتری دارند. در پدیده بدخوری این نتیجه حاصل می گردد که طبقات غیر مرقه از نظر مصرف مواد پروتئینی ضعیف اند، و طبقات مرفه در مصرف این مواد اسراف می ورزند. جوامع مرفه، روزانه بیش از 200 گرم پروتئین مصرف دارند، در حالی که در بیشتر جهان مثل مردم آسیا، آفریقا، امریکای لاتین کمتر از 50 گرم پروتئین روزانه مصرف می کنند. بیشتر این افراد بیمار بوده، رشد کمی دارند و توانایی کار در آنان ضعیف است.

این مسئله که نوع غذا می تواند روی اندیشه و رفتار اثر داشته باشد، بار علمی دارد. این تأثیر به معنای این است که هر غذایی که می خوریم، تأثیری بر آینده جسمی و روحی ما خواهد گذاشت. پس به آسانی نمی توان گفت، کودک در حال رشد است و هرچه بخورد آب می گردد! یا جوان تحرک دارد و هر چه بخورد می سوزاند. تغذیه، فرایند تکوینی، طولانی مدت و تأثیرگذار در حیات انسان است و آثار آن نیز تا حدودی ماندنی است.

در جوامع صنعتی شده که نظام صنعت بیش از هر چیز در فکر بازدهی و ارزش افزوده است، هر چه بیشتر کوشش میکند تا مواد غذایی وارداتی (چیپس، پفک، نوشابه و...) را به فرهنگ تغذیة جوامع تحمیل کند. این تحمیل به معنای غذا به مثابه اسباب بازی است. اصل علمی می گوید ترکیب هم زمان غذاهای پروتئینی و گلوسیدی درست نیست، یا خوردن نوشابه و مایعات در بین غذا، پدید آورنده مسائل معدوی و کبدی است. اما جوان مشاهده میکند که عملا خوردن یک عصرانه با نوشابه، اشتها را برای خوردن شام بازتر نموده است. این اشتهای کاذب، حداقل، هم باعث چاقی می گردد و هم پوکی استخوان را در چهل سالگی پدید می آورد.

تأسف بیشتر در سن پیری است. افراد مسن تحرک کمتری دارند، کارهای سبک تری انجام می دهند و حد متابولیسم پایه این گونه افراد به دلیل استراحت بیشتر پایین می آید. افراد مسنی که بدون توجه به شرایط جغرافیایی، اشتغال، شرایط آب و هوایی، ساخت فیزیکی بدن، مقدار عایدی و مانند جوانان تغذیه می کنند، پایه های زندگی خویش را تخریب می کنند. در پیری، اولا باید از اندازه مصرف مواد غذایی کاسته گردد و ثانیا مصرف مواد پروتئینی نسبت به مواد گلوسیدی و خصوصا چربی ها اولویت داشته باشد.

جوانان، میانسالان و پیرانی که در صدد تداوم سلامت و جلوگیری از پیری زودرس هستند، خودشان باید از بدخوری و سوء تغذیه پرهیز کنند و با مطالعه و استفاده از تجربیات دیگران بدانند بدنشان به چه نیاز دارد، کدام غذاها با یکدیگر سازش ندارند، ترکیب و مصرف کدام غذا در معده و روده ایجاد فساد نمی کند و چه غذاهایی مقدار انرژی و کالری لازم را مهیا می سازد. از غذاهای آلوده، فاسد شده و مسمومیت زا پرهیز کنند و بیشتر از مواهب طبیعی استفاده کنند.

منبع: رمز سلامت و طول عمر، حسین حسنی، صص46-41، مؤسسه بوستان کتاب، قم، چاپ اول، 1391

منبع: راسخون

به "زیان های سوء تغذیه (قسمت دوم)" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "زیان های سوء تغذیه (قسمت دوم)"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید